تعطیلی کهریزک را فقط منابع دولتی خبر داده اند و خب کارنامه آنان هم اظهر من الشمس است. بنابراین نمی توان اطمینان داشت که واقعاً این بازداشتگاه از کاربری خارج شده باشد. در ضمن در خبرها آمده که گفته اند قرار است بازداشتگاه جدیدی در بنای اینک متروک کهریزک احداث شود. طنز روزگار است دیگر که زندانی خراب شود و بر خرابه اش زندانی دیگر درست کنند. به هر حال ما نه تعطیل شدنش را باور کردیم نه اینکه دیگر کسی آنجا در بند نیست ونه آن نامه نمایشی که باعث شد این بازداشتگاه تعطیل شود. حالا هم که بحث تجاوز به عنف مطرح شده است و... که حتا قلمم از نوشتنش شرم دارد. همیشه وقتی چنین مسائلی پیش می آید و بحثهایی مطرح می شود و آنقدر داغ می شود و فراگیر که تنها خواجه حافظ شیرازی از آن بی خبر می ماند و ناگهان رهبری بعنوان فصل الخطاب وارد میدان می شود و با کلی گویی و خط دادن به نیروهایی خاص و چند فرمان نمایشی مثلاً آتش را خاموش می کند، این سوال برای مردم ایجاد می شود که پس ایشان تا الان کجا بودند؟ یعنی خبر نداشتند؟ چرا از ابتدا جلوی این اقدام را نگرفتند؟ مگر ایشان دارای بصیرتی بیش از مردم عادی نیستند؟ پس باید قبل از شروع هر واقعه ای حوادث پس از آن را پیش بینی می کردند و اجازه نمی دادند کارد به استخوان مردم برسد و آبها که از آسیاب افتاد بگویند این مسئله که پیش آمد خوب نبود!
همیشه در این چنین مواقعی یادم می افتد به آن روایت مشهور که علی(ع) خطاب به عثمان فرمود: می دانی در فلان جا گماشته تو به مردم ظلم می کند؟ خبر داری روزگار بر مردم تنگ شده و ستمی بر آنان می رود و دادرسی ندارند؟
عثمان در جواب می گوید: من خبر نداشتنم. علی (ع) پرخاش می کند بر او که تو باید خبر داشته باشی.
همیشه در این چنین مواقعی یادم می افتد به آن روایت مشهور که علی(ع) خطاب به عثمان فرمود: می دانی در فلان جا گماشته تو به مردم ظلم می کند؟ خبر داری روزگار بر مردم تنگ شده و ستمی بر آنان می رود و دادرسی ندارند؟
عثمان در جواب می گوید: من خبر نداشتنم. علی (ع) پرخاش می کند بر او که تو باید خبر داشته باشی.
۱ نظر:
در این وانفسا چقدر سخت شده تشخیص راه حق از باطل...
ارسال یک نظر